حکمت، گمشده مومنان است،حکمت رافراگیرهرچند ازمنافقان باشد.
"حضرت علی"
کتابها پنجره هایی درون آینه تمام نمای ذهن
نویسندگانشان هستند و بوستانهایی که
از چهره دستی باغبانان نشان دارند.
امیر مؤمنان؛ علی(ع) می فرماید:
«کتابُّ الرَّجُلِ عُنوانُ عَقْلِهِ وَ بُرهانُ فَضْلِهِ؛
نوشته آدمی، نشان عقل و نشاندهنده میزان فضیلت اوست»
مسابقه کتابخوانی استان یزد
برای شرکت در مسابقه به ادامه مطلب بروید....
حکمت، گمشده مومنان است،حکمت رافراگیرهرچند ازمنافقان باشد.
"حضرت علی"
کتابها پنجره هایی درون آینه تمام نمای ذهن
نویسندگانشان هستند و بوستانهایی که
از چهره دستی باغبانان نشان دارند.
امیر مؤمنان؛ علی(ع) می فرماید:
«کتابُّ الرَّجُلِ عُنوانُ عَقْلِهِ وَ بُرهانُ فَضْلِهِ؛
نوشته آدمی، نشان عقل و نشاندهنده میزان فضیلت اوست»
مسابقه کتابخوانی استان یزد
برای شرکت در مسابقه به ادامه مطلب بروید....
سرگذشت نرجس خاتون
بشربن سلیمان می گوید:امام هادی(ع)نامه ای به خط فرنگی نوشتند و همراه با یک کیسه ی زر که در آن دویست و بیست سکه بود به من مرجعت نموده و فرمودند:به بغداد می روی و در فلان روز در لنگرگاه فرات حضور می یابی،هنگامی که اسیران را به ساحل آورده اند،در میان آنان کنیزی است با این مشخصات و خصوصیات نامه مرا به او میدهی و او را خریداری می کنی.
بشربن سلیمان می گوید:کنیز را با همان کیسه زر خریدم.کنیز می گوید:منم لیکا،دختر یشوعای فرزند قیصر پادشاه روم هستم و مادرم از فرزندان شمعون بن صعون بن صفا،وصی حضرت عیسی(ع) است.هنگامی که سیزده ساله بودم،جدم قیصر خواست مرا به عقدبرادرزاده خود درآورد اما هنگام اجرای مراسمات مخصوص عقد تخت ها واژگون شد و دامادکه برادرزاده جدم بود بر زمین افتاد وبیهوش شد.و همین صحنه برای برادر او نیزتکرار شد.این بار جدم به حرم سرا بازگشت.شب در عالم رؤیا دیدم،حضرت مسیح(ع) وشمعون و گروهی از حواریون در قصر جدم جمع شدند و در جای همان تختی که برای دامادقرار داده بودند منبری از نور نصب نمودند:حضرت محمد(ص) به مسیح فرمودند:ای روحالله!ما آمدیم از ملیکا دختر وصی تو شمعون برای فرزندم خواستگاری کنیم و..... همگیبالای آن منبر رفتند وحضرت محمد(ص)خطبه ای خواندند و در حضور مسیح(ع)مرا به عقدامام حسن عسکری درآوردند.شبی دیگر در رؤیا دیدم:سرور زنان،فاطمه زهرا(ع) به دیدن من آمدند در حالیکه حضرت مریم(ع)همراه با هزار کنیز بهشتی در خدمت ایشانبودند.گلایه کردم که فرزندش به دیدن من نمی آید،حضرت فاطمه(ع)فرمود:چگونه فرزندم به دیدن تو آید در حالیکه تو مسیحی هستی.پس شهادتین را به من تعلیم فرمود و من شهادتین گفتم. بشربن سلیمان گوید:او را به سامرا خدمت امام علی النقی(ع)رسانیدم.چون حکیمه وارد شد،حضزت به او فرمود:این آن کنیزی است که در مورد آن با تو سخن گفتم.اورا به خانه ببر و احکام دین را به او بیاموز.او همسر امام حسن عسکری(ع) و مادرصاحب الزمان(ع) است.
سرگذشت نرجس خاتون
بشربن سلیمان می گوید:امام هادی(ع)نامه ای به خط فرنگی نوشتند و همراه با یک کیسه ی زر که در آن دویست و بیست سکه بود به من مرجعت نموده و فرمودند:به بغداد می روی و در فلان روز در لنگرگاه فرات حضور می یابی،هنگامی که اسیران را به ساحل آورده اند،در میان آنان کنیزی است با این مشخصات و خصوصیات نامه مرا به او میدهی و او را خریداری می کنی.
بشربن سلیمان می گوید:کنیز را با همان کیسه زر خریدم.کنیز می گوید:منم لیکا،دختر یشوعای فرزند قیصر پادشاه روم هستم و مادرم از فرزندان شمعون بن صعون بن صفا،وصی حضرت عیسی(ع) است.هنگامی که سیزده ساله بودم،جدم قیصر خواست مرا به عقدبرادرزاده خود درآورد اما هنگام اجرای مراسمات مخصوص عقد تخت ها واژگون شد و دامادکه برادرزاده جدم بود بر زمین افتاد وبیهوش شد.و همین صحنه برای برادر او نیزتکرار شد.این بار جدم به حرم سرا بازگشت.شب در عالم رؤیا دیدم،حضرت مسیح(ع) وشمعون و گروهی از حواریون در قصر جدم جمع شدند و در جای همان تختی که برای دامادقرار داده بودند منبری از نور نصب نمودند:حضرت محمد(ص) به مسیح فرمودند:ای روحالله!ما آمدیم از ملیکا دختر وصی تو شمعون برای فرزندم خواستگاری کنیم و..... همگیبالای آن منبر رفتند وحضرت محمد(ص)خطبه ای خواندند و در حضور مسیح(ع)مرا به عقدامام حسن عسکری درآوردند.شبی دیگر در رؤیا دیدم:سرور زنان،فاطمه زهرا(ع) به دیدن من آمدند در حالیکه حضرت مریم(ع)همراه با هزار کنیز بهشتی در خدمت ایشانبودند.گلایه کردم که فرزندش به دیدن من نمی آید،حضرت فاطمه(ع)فرمود:چگونه فرزندم به دیدن تو آید در حالیکه تو مسیحی هستی.پس شهادتین را به من تعلیم فرمود و من شهادتین گفتم. بشربن سلیمان گوید:او را به سامرا خدمت امام علی النقی(ع)رسانیدم.چون حکیمه وارد شد،حضزت به او فرمود:این آن کنیزی است که در مورد آن با تو سخن گفتم.اورا به خانه ببر و احکام دین را به او بیاموز.او همسر امام حسن عسکری(ع) و مادرصاحب الزمان(ع) است.
چکیده
قسمتی از وصیت نامه ی سیاسی الهی امام خمینی(ره):می بینیم که ملک فهد هر سال
مقدار زیادی از ثروت های بی پایان مردم را صرف طبع قران کریم واعمال تبلیغات مذهب ضد
قرانی ووهابیت این مذهب سرپا بی اساس وخرافاتی را ترویج می کند ومردم وملت های
غافل را سوق به سوی ابر قدرت ها می دهد و از اسلام عزیز وقران کریم برای هدم اسلام
وقران بهره برداری می کند.بحث در مورد پیرایش فرقه اسلامی به ویژه فرقه ی وهابیت
است.در این نوشتار پیشینه ی تاریخی و اندیشه وهابیون به اجمال بررسی شده است.
چکیده
قسمتی از وصیت نامه ی سیاسی الهی امام خمینی(ره):می بینیم که ملک فهد هر سال
مقدار زیادی از ثروت های بی پایان مردم را صرف طبع قران کریم واعمال تبلیغات مذهب ضد
قرانی ووهابیت این مذهب سرپا بی اساس وخرافاتی را ترویج می کند ومردم وملت های
غافل را سوق به سوی ابر قدرت ها می دهد و از اسلام عزیز وقران کریم برای هدم اسلام
وقران بهره برداری می کند.بحث در مورد پیرایش فرقه اسلامی به ویژه فرقه ی وهابیت
است.در این نوشتار پیشینه ی تاریخی و اندیشه وهابیون به اجمال بررسی شده است.
