جهانی شدن وحکومت حضرت مهدی (عج)

1-پیدایش "جهانی شدن"

اصطلاح "جهانی شدن"در گذشته به عنوان یک اصطلاح جدّی و جاافتاده علمی، کمتر مورد توجه و کاربرد بود وبه طورعمده از اواسط دهه 1980به عنوان یک اصطلاح علمی، مورد استفاده قرار گرفت.

"جهان گستری" قدمت طولانی در تاریخ داردو اشخاص، دولت هاو حکایت بسیاری چون کوروش، اسکندر، رومیان، کمونیست ها و... در صدد جهانی کردن حکومت یا اندیشه خود بودند. "جهانی شدن"با اینکه درابتدا از اقتصاد شروع شد و مهمترین مشخصّه آن نیز اقتصادی بود وباراکو استدلال می کند که این تحول را باید اقتصادی دانست، نه سیاسی ویا فرهنگی، اما بعدها به سمت فرهنگ و سیاست  نیز کشیده شدو منظر وچشم اندازهای مختلفی را در این زمینه ایجاد کرد.

2-تعاریف "جهانی شدن"

1.جیمز.روزه نا، در تعریف جهانی شدن می نویسد: «روندی نو که فعالیت ها وامور مهم رااز خاستگاه ملی قدرت، به عنوان پایه های دیرینه حیات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی فراتر می برد.»

2.به گفته آپادورانی: «در جهان گرایی در بهترین وجه، به عنوان مجموعه ای جریان های اطلاعات، تصاویر، مسائل مالی، مردم وفناوری هایی شناخته می شود که ممکن است به طور فرضی، اقدامات ساختارهای قدرت از قبیل دولت –ملت ها متوقف کند یا تسهیل بخشد.»

در این راستا، عبارات ومفاهیم (جهان گرایی، جهانی بودن، جهانی گستری، جهانی سازی، تعلیم نوین جهانی، جهان واحد، جهان رهاشده، صحنه جهانی و...) مطرح شده است.

در هرحال می توان تعریف زیر را – بدونه توجه به پروسه های جهانی کردن وجهانی سازی  - از«جهانی شدن» ارائه داد. «جهانی شدن فرآیندی است که تمامی عرصه های فرهنگ، سیاست، اقتصاد، واجتماع رادر هم می نورددو جوامع انسانی را از جنبه های مختلف به یکدیگر نزدیک ومرتبط وموثر بر هم می سازد ومرزها وموانع اعتباری گذشته را از میان می برد.»

3-ماهیت ومبانی "جهانی شدن"                                                     

به نظرمی رسد در این رابطه با سه وجه مهم، اساسی، گاهی متمایز از هم رو به رو هستیم که به اشتباه به هر سه عنوان "جهانی شدن" اطلاق می گردد.

1-روند وپرسه جهانی شدن (فرآیندی طبیعی و تدریجی)

2-پروژه وبرنامه جهانی کردن (غربی سازی)

3-پرژه جهانی سازی (آمریکایی سازی)

بر این اساس ماهیت و مبانی سه منظر وچشم انداز یادشده عبارت است از :

1-فرآیند جهانی شدن: درباره چیستی وماهیت جهانی شدن توضیحاتی چند داده شده اما درباره مبانی آن گفتنی است که همواره ودر طول تاریخ ایده ها وآرمان های بشری در مدد رسیدن به جامعه جهانی واتحاد-نه یکپارچگی - بوده و بیشتر ناشی از احتیاجات ونیازهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بشر بوده است.

2-پروژه جهانی کردن :این پروژه عمدتا اقتصادی و فرهنگی است مبانی اصلی آن در سرمایه داری یعنی سود ومنفعت بیشتر نهفته است.

3-پروژه جهانی سازی: جهانی سازی، جنبه نظامی و سیاسی وحتی اقتصادی پروژه ای است که ناشی از سیاست ها و استراتژی های کلان ایالات متحده آمریکا است. به عبارت دیگر جهانی سازی جهان "امریکایی سازی" است ودر واقع تحمیل الگوهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی امریکا بر سایر کشورها است. همان چیزی که از آن به عنوان "نظم نوین جهانی "، "نظام تک قطبی"و "امپراتوری جهانی امریکا " تعبیر می شود وعمدتا بعد از فروپاشی شوروی، مطرح شده است.

4-رهیافت ها، داعیه داران واهداف:

 با توجه به بحث های نظری واقدامات عملی در-هر سه مورد چشم انداز یاد شده، می توان جریان ها وداعیه داران "جهانی گرایی "و اهداف آن ها را در سه محور و رهیافت اساسی زیر دسته بندی کرد :

1.رهیافت اقتصادی          2.رهیافت فرهنگی        3.رهیافت سیاسی

1.رهیافت اقتصادی: مهم ترین وتاریخی ترین بعد جهانی شدن "اقتصادی " است در اینجا جهانی شدن تولید، توزیع، نیروی کار، تکنولوژی وصنعت، سرمایه و پول، سود و بهره زیاد و... در چهارچوب تقسیم کاربین المللی مد نظر است.

دور نمای اقتصادی جهانی شدن چنین است:

- شرکت های عظیم و غول پیکر، نبض اقتصاد جهان رادر دست دارند.

- پول واحد جهانی شکل می گیرد؛

- فقر، نابرابری، بیکاری و... از بین خواهد رفت؛

 ده ها ویژگی وخصیصه دیگر که برای (جهان همگون و یک رنگ) در چشم اندازهای      سه گانه آن ترسیم شده است.

2.رهیافت فرهنگی: در این بعد جهانی شدن ارزش های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هنجارهای معنوی و دینی، هنجارهای غربی، ترویج و اشاعه فرهنگ های برتر و ... مطرح است.

- دور نمای فرهنگی و اجتماعی این پدیده عبارت است از:

- رویداد های محلی، تحت تاثیر حوادث جهانی شکل می گیرد.

- جهان امروز به سوی تشکیل یک دهکده واحد جهانی پیش می رود.

3.رهیافت سیاسی: "سیاست بعد دیگرو فرعی جهانی شدن است که با استفاده از پیامدها و الزامات جهانی شدن اقتصادو فرهنگ، نقش اساسی در تحولات عصر ایفا می کند. تضعیف دولت -ملت ها، تضعیف حاکمیت های ملی، گسترش دموکراسی، آزادی و حقوق بشر، شکل ونوع حکومت ها، نقش موثر مردم از مولفه های این بعد به شمار  می رود.

دور نمای سیاسی آن عبارت است از:

-جامعه ای که در آن ، آخرین مرز حذف خواهد شد (مرز های طبیعی و جغرافیایی)

-نقش دولت ها به عنوان تجسم حاکمیت ملی کم رنگ می شود.

اسلام تنها دینی است که ادعای (جهانی شدن) در عرصه سیاست و اجتماع را داردو شیعیان با ارائه «نظریه مهدویت» سهم مهمی در این زمینه دارند. هدف اسلام، تشکیل حکومت جهانی و گسترش دین در سراسر کره خاکی است. (حکومت جهانی اسلام)

5-ویژگی های جهانی شدن وجهانی سازی:

نویسندگان و اندیشمندان پاره ای ویژگی و نشانه های "جهانی شدن " را بر شمرده اند که می توان به چند ویژگی مهم «جهانی شدن» اشاره کرد:

1.فرهنگ واحد جهانی: عده ای براین عقیده اند که هنجارها، ایستارهاو ارزش های تقریبا یکسانی بر جوامع حاکم خوهد شد (البته با حفظ برخی از سنن و ارزش های محلی و منطقه ای) ومردم جهان، تابع یک فرهنگ واحد، برتر وغالب خواهند شد وهویت و ماهیت خود را بر آن اساس تبیین خواهند کرد.

2.ایدئولوژی واحد جهانی:  برخی از نظریه پردازان غربی، اعتقاد دارند که به زودی لیبرالیسم غربی، سلطه خود را بر سراسر زمین تثبیت خواهد کرد ومردم جهان از مزایا و محاسن دموکراسی غربی بهره مند خواهند شد.

فوکومایا اصلی ترین نظریه پرداز موضوع یاد شده است. چنان که خود وی می گوید: به نظر من جهانی شدن همان امریکایی شدن است چرا که امریکا از برخی جهات، پیشرفته ترین کشور سرمایه داری در جهان امروز است و همین طور نهاد های، نمایانگر پشرفت و توسعه منطقی نیروهای بازار است. قطعا جهانی شدن با امریکایی شدن یکی است.

3.ارتباطات جهانی: یکی از ویژگی های این پدیده گسترش اطلاعات و ارتباطات جهانی در عرصه رسانه ها و ماهواره ها، تلفن و اینترنت و...است که نکات مثبت و منفی زیادی در آن وجود دارد و طلایه دار اصلی جهانی شدن به شمار می آید. الان بسیاری از مردم جهان با استفاده از ماهواره ها، اینترنت و رسانه های مکتوب از آخرین و کوچک ترین اخبار و حوادث جهان مطلع می شوند ودر ارتباط مستمر با سراسر جهان هستند.

4.اقتصاد و سرمایه داری جهانی: اولین طلیعه های« جهانی شدن» درحوزه اقتصاد و سرمایه گذاری رشد و گسترش پیدا کرد وسپس به حوزه های دیگر سرایت کرد. هنوز عده ای "جهانی شدن " را در بعد «اقتصادی» آن می بینند و رایج ترین دیدگاه در این زمینه از آن اقتصاد دانان است که بر پایه همبستگی بیش از پیش اقتصادی وادغام هر اقتصادهای ملی، در یک اقتصاد و در محدوده بازار سرمایه گذاری می نگرند.          یکی دیگر ویژگی های اقتصادی این پدیده، ظهور شرکت های عظیم و غول پیکری است که در اقتصادهای ملی سراسر جهان فعالیت کرده، بر این اقتصادها تاثیر می گذارند.

5.سیاست و تضعیف دولت های ملی :

علاوه بر اقتصاد بحث های گسترده ای نیز درباره جهانی شدن "سیاست" وجود دارد که مهم ترین آنها، تضعیف موقعیت نهاد های دولتی و تقویت سازمان ها ونهاد های بین المللی است. در این اساس دولت ها وسیاست مداران در یک فرآیند بین المللی و جهانی، با هم تعامل می کنند و تصمیم گیری و فعالیت جمعی دارند. سازمان ملل متحد و سایر نهادهای جهانی، از جمله مهم ترین بازیگران سیاسی در سطح بین الملی هستند که قدرت تصمیم گیری در سطح جهانی دارند. دیگر دولت های ملی به خودی خود نمی توانند حریفی برای برخورد با چنین مسائل حیاتی جهانی باشند.

6.مذهب وجهانی شدن: یکی از مباحث مهمی که نباید از آن چشم پوشید ارتباط میان جهانی شدن و مذهب گسترش گرایش عمومی به دین در عصر حاضر و فعالیت و تحرک پر دامنه ادیان آسمانی است.

از نظر ما دین اسلام- به عنوان کامل ترین دین - به نحو احسن می تواند پاسخ گوی نیاز های جهانی و از بین برنده  کاستی ها و مشکلات باشد. برخی از نویسندگان "رابرتسون " رستاخیز اسلام گرایی را -به عنوان یک نیروی جهانی و در عین حال غرب ستیز-شناسایی کرده اند.

6-چالش ها وکاستی ها:  

"جهانی شدن "-چه در حوزه عملی و چه در میدان عمل –با چالش ها، کاستی ها و ضعف های فراوانی رو به رو است؛ به طوری که تعداد افراد بدبین به این فرآیند نوین، بیشتر از طرفداران آن است.

مشکل اساسی آنجا است که کشورهای بزرگ در صدد ایجاد انحراف و کژی، در این فرآیند هستند وتاحدوی توانسته اند آن را به جهت منافع و سود خود به کنترل خویش در آورند و مسیر و حرکت آن را به سمت دلخواه تغییر دهند نقاط منفی  و ضعف این دید گاه به دلیل عملکرد دونیت پردازشگرآن امکان تحقق همه جانبه و یکپارچه آن را با مشکلات فراوانی رو به رو کرده است.

 بعضی از آثار منفی جهانی شدن عبارت است از:

_نبود رهبری واحد و تاثیر گذار در عرصه بین المللی و فزونی رقابت ها و ستیزه جویی ها؛

_تخریب محیط زیست، فعالیت بی حد و حصر شرکت های فرا ملی دراستفاده بی جا و اسراف گرانه از طبیعت و...

فصل دوم:حکومت جهانی موعود

نظام وحکومتی که داعیه دار "جهانی بودن " و "رهبری" جهانیان است باید ویژگی هاو برنامه هایی داشته باشد. با چالش هاو گسست هایی که فرا روی لیبرالیسم ،سرمایه داری ،سوسیالیسم و...قراردارد، می توان گفت که اسلام، آیین تمام مردم جهان و دین جامعه بشری است و می تواند جوابگوی خواست های اساسی جهانیان باشد.

1-درآمدی بر حکومت جهانی مهدی(عج):

1.درخشان ترین فرصت ارائه نظریه «حکومت جهانی مهدوی»

با تحقق انقلاب صنعتی، فزونی اختراعات و اکتشافات، پیشرفت علم و دانش، بالا رفتن سطح آگاهی و اندیشه، رشد فن آوری و تولیدات صنعتی، گسترش ارتباطات رسانه ای و تصویری، فزونی اطلاعات و اخبار، نزدیکی جوامع و مردم به یکدیگر، نفوذ فرهنگ ها و ایستارها و بالاخره پدیده رو به رشد "جهانی شدن " نه تنها زمینه برای ارائه نظریه در حکومت جهانی مهدی فراهم آمده است بلکه زمینه و آمادگی برای "ظهور" آن حضرت فراهم شده است.

2.حتمی بودن انقلاب جهانی مهدی: 

این وعده قطعی خداوند، به مردم جهان است که حکومت را در برهه حساسی از زمان به دست بندگان صالح  و برگزیده خوهد داد و به وسیله او عدالت، رفاه، علم، بهداشت، آسایش و... را در پهنه گسترده «زمین» ارزانی خواهد بخشید.

3.اثبات نظریه «حکومت جهانی مهدی موعود(عج)»

چالش ها، ستیزه جویی ها و کاستی های موجود در دنیا و نیازها و احتیاجات فراروی بشر، روز به روز بر ابطال نظریات و فرضیات "جهانی شدن " –به شکل کنونی –وسایر نظریات و اندیشه های دنیوی گرایانه «سیاست» صحه می گذارد. با ابطال این ارا و نظریات ویا اصلاح و بازسازی آنها، زمینه برای اثبات نظریه جامع و کامل حکومت جهانی مهدی فراهم می شود.

4.حکمت و فلسفه اصلی ظهور منجی بشریت:

برنامه ها و راه کارهای اجرایی و بنیادین این دولت، تمامادر راستای "جهان شمولی" و"جهان گستری" است و شامل تمام نقاط روی زمین می شود؛ به طوری که هیچ نقطه ای در جهان، از فیض وجود این حکومت، بی بهره نخواهد بود.

5.تحقق واقعی جامعه واحد جهانی

آرمان ها و آرزوهای بشر در طول تاریخ- به خصوص در عصر جهانی شدن- تنها وتنهادر حکومت جهانی "مصلح کل" تحقق خواهد یافت .

حکومتی که برای هدایت ونجات مردم قیام کرده و با آگاهی بخشیدن به آنان زمینه های دینداری، رضایت و قناعت رادرآنان ایجاد خواهد کرد و"مدینه فاضله موعود" را برای آنها به ارمغان خواهد آورد. همچنین بشارت های تمامی ادیان الهی و مذاهب بزرگ، تنها با ظهور آن حضرت تحقق خواهد یافت.

6.دین راه حل مشکلات و کاستی ها:

حکومت جهانی حضرت مهدی بهترین گزینه برای رشد، بالندگی و شکوفایی "مذهب " است و مکارم اخلاقی، فضایل انسانی، مساوات و برابری، احترام، حفظ حقوق بشر و...در سایه این حکومت ترویج وگسترش خواهد یافت.

7.عصر ظهور:

روشن است که «عصر ظهور»، دوران علم واندیشه، پیشرفت ورشد، ارتباطات سریع و همگانی و اطلاعات دقیق و روز آمد است و «عصر حاضر» می تواند پیش زمینه و نمایی از آن زمان موعود باشد.

8.جهانی شدن اندیشه "مهدویت" :

در عصر اخیر نه تنها ایده "نجات بخشی " و "انتظار منجی مصلح "جهانی شده وبیشتر ادیان بزرگ توجه وافری به آن داشته اند، بلکه اندیشه «مهدویت» نیز در حال "جهانی شدن" است مسلمانان جهان، توجه وعلاقه زیادی به آن نشان داده و آن را وارد «گفتمان های دینی و عقیدتی» خود کرده اند. پرسش ها، وجست وجوهای علمی برخی از مسلمانان نیز حاکی از این تحرک و تحول عظیم است.

9.ساختار نظام سیاستی مهدوی(عج):

در این ساختار به همه ابعاد زندگی بشری، توجه شده ودر تمامی زمینه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برنامه وراه کار ارائه گشته است. هیچ بعدی از زندگی بشری، مورد غفلت واقع نشده و ریز ترین و جزئی ترین مسائل حیاتی اجتماعی و فردی روی زمین در این حکومت دارای اهمیت و ارزش است .  

2- مبانی و اهداف « حکومت جهانی حضرت مهدی (عج)

(اندیشه مهدویت)، همان خواسته اصیل مسلمانان و امید وآرزوی یکتاپرستان، در دستیابی به «حکومت جهانی عدل» و از بین رفتن ظلم، ستم، بی دینی و فساد است نقطه اوج و حساس این اندیشه، پایان یافتن حکومت های زر و زور دنیایی و تاسیس (حکومت های واحد جهانی مهدوی) است در رابطه با مبانی این « حکومت صالحان » می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1.امامت وبایستگی حکومت امام معصوم (ع)

مبانی اصلی اندیشه « مهدویت » و « تشکیل حکومت جهانی عدل » به ضرورت وجود امام در جامعه و لزوم تشکیل حکومت از سوی او برای هدایت، راهنمایی، برنامه ریزی نظام دهی جامعه دینی است.

2.حاکمیت صالحان،غایت و پایان تاریخ ( فلسفه تاریخ )

از برخی از آیات و روایات قرآن استفاده می شود که بالاخره زمانی خواهد رسید که یک حکومت عدل الهی، بر جهان گسترده می شود. در روایات صاحب این حکومت، مهدی موعود معرفی شده است.

3.ضرورت تشکیل حکومت جهانی:

وضعیت و نمای کلی جهان، نشانگر این است که خطر جنگ، فقر، نابرابری، پرخاشگری و سودجویی، ظلم و ستم، فساد به شدت آن را تهدید می کند. در سایه حکومت مهدی (عج) است که جهان بشریت، به سعادت و عزت می رسد و مردم جهان از نعمت های الهی و موهبت های طبیعی به طور مساوی استفاده می کنند.

4.سرنوشت و گوهر واحد انسان ها:

پس از جهانی شدن حکومت حضرت مهدی (عج)، با سرشت و فطرت مردم متناسب و منطق است و چیزی بر خلاف خواسته و علاقه آنان نمی باشد.

5.رشد و تعالی انسان ها:

انسان ها، همواره در جهت رشد و تعالی خویش تلاش می کنند و درصدد کمال یافتن و بالندگی افکار و اندیشه های خود هستند منتها کمال و رشد واقعی تحقق نخواهد یافت جز با تشکیل حکومت مهدوی، زمینه های رشد، بالندگی، تکامل وتعامل آنان فراهم می شود.

6.ضرورت عدالت و قسط فراگیر:

بر اساس این مبنا، اگر ما دین و آیین درست الهی را اساس و ریشه اعمال و افکار خود بدانیم، به این نتیجه خواهیم رسید که تنها راه برتری یکتاپرستی و دین داری در جهان تشکیل یک حکومت واحد جهانی دینی است که عمده ترین برنامه و راهبرد آن، فراگیر ساختن آیین الهی بر روی زمین و از بین بردن ادیان و مکاتب ساختگی و منحرف شده بشر است.

مهم ترین و اصلی ترین اهداف و خواسته های حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) که عمدتا با اهداف جهانی شدن و جهانی سازی فرق دارد عبارت است از:

-  رساندن جامعه بشری  به کمال مطلوب و رشد و بالندگی

- برقراری عدالت اجتماعی گسترش قسط و عدل در سراسر گیتی

3- ویژگی ها و برنامه های حکومت جهانی قائم (عج)

برنامه ها و راه کارهای ارائه شده در « حکومت عدل اسلامی »  ضمانت اجرایی قوی دارد و رهبر آن، در مدیری صالح، عادل، آگاه و شجاع و دانشمند است. تمامی برنامه های او در جهت تامین سعادت و بهروزی مردم و جلب رضایت و خشنودی آنان می باشد. پاره ای از ویژگیهای این حکومت جهانی، عبارت است:

تشکیل حکومت فراگیر جهانی    

دین و آیین واحد جهانی

عدالت فراگیر جهانی

کمال علم و عقل

رضایت و خشنودی جهانی

امنیت و صلح جهانی

ملت واحد جهانی

پیشرفت و رفاه جهانی

نوسازی و احیاگری

فصل سوم: مقایسه و نتیجه گیری

امروز پدیده ( جهانی شدن ) امری فراگیر، گسترش یابنده، پیچیده و دارای آثار و پیامدهای گوناگون در زندگی بشری است، به طوری که شرایط زندگی انسان ها را در بیشتر جنبه های آن دستخوش دگرگونی های ژرف کرده است. « جهانی شدن » با داشتن ابعاد و اشکال مختلف و مبهم و پیامدهای سوء نمی تواند وجه مشترکی با « حکومت جهانی حضرت مهدی (عج)» داشته باشد هرچند پاره ای از ویژگی ها و نشانه های آن، با بعضی از ویژگی های حکومت آن حضرت مشابهت دارد و به خوبی می تواند نشانگر این باشد که زمینه تشکیل حکومت جهانی فراهم شده و سطح آگاهی، علم، پیشرفت و بالندگی جوامع به حدی رسیده است که بتوان به طور علمی و استدلالی، صحبت از آن حکومت جهانی و قریب الوقوع بودن آن نمود و ویژگی های والا و برتری های بی بدیل آن را مطرح کرد.

بر این اساس الان جهان – به خصوص دنیای غرب ومدرن – ازچند بحران بزرگ رنج می برد :

1.بحران مشروعین   2.بحران فشار   3.بحران اخلاق   4.بحران هویت   5.بحران مشارکت   6.بحران اشتغال وصادرات و... غرب تلاش می کند با انتقال این بحران به خارج از مرزهای خود، کمی از آثار ونتایج سهمگین آن بکاهد وبه عبارت روشن تر ، در صدد جهانی کردن این مشکلات وبحران ها آمده است.

در این قسمت به طور مختصر، بعضی از ویژگی ها، چالش ها وکاستی های فرآوری جهانی شدن – در هر سه چشم انداز پیشین – ذکر وتفاوت آن با حکومت جهانی حضرت مهد ی (عج) روشن وآشکار می گردد.

این پدیده جهانی ، هرچند به سرعت در حال گسترش وپیشروی در عرصه های مختلف جهانی است ونظرات ودیدگاه های بسیار زیاد درباره ی آن ارائه می شود اما در عین حال امری مبهم، نارسا وپیچیده است.در حالی که تصویر حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) به روشنی در روایات با دقت واحادیث، بیان شده وویژگی ها وساختار کارآمد وجامع نگر این حکومت، با دقت هرچه تمام ترسیم و تبیین گشته است وهیچ گونه ابهام و کاستی در آن وجود ندارد.

جهانی سازی ، باعث تسلط ویکه تازی آمریکادر عرصه های سیاسی واقتصادی می گردد وبه دنبال خود ناامنی ورفتارهای خصمانه به همراه دارد . در حالی که اساس وبرنامه اصلی حضرت مهدی(ع) گسترش وبرقراری صلح وامنیت وآسایش و ریشه کنی ظلم وستم ، جنگ وخونریزی از جهان است.

از دیگر معایب ونقص های بزرگ جهانی شدن ، عدم مدیریت واحد در جهان ، ظهور بلوک های قدرت و گسترش واحهای سیاسی قدرتمندومتنازع باهم است. این مشکل اساسی ، در حکومت های جهانی حضرت مهدی (ع) به خوبی حل شده و جهان در تحت فرمان وید با کفایت آن حضرت قرار خواهد گرفت .

همان گونه که پیش تر گذشت، رکن اساسی حکومت حضرت مهدی (ع) رفع نابرابری ها وتبعیض و استفاده کامل وبهینه از منابع طبیعی جهان خواهد بود او اموال را میان مردم چنان به مساوات تقسیم خواهد کرد که دیگر محتاجی دیده نخواهد شد تا زکات بگیرد.